جان بی جمال جانان میل جهان ندارد

هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

تو کجائی گل نرگس؟

23 مرداد 1393 توسط احمدپور

عصريك جمعه دلگير،دلم گفت بگويم بنويسم

كه چراعشق به انسان نرسيده است؟

چرا آب به گلدان نرسيده است؟

چرالحظه باران نرسيده است؟

…وهركسي كه در اين خشكي دوران به لبش جان نرسيده است،

به ايمان نرسيده است.

وغم عشق به پايان نرسيده است.

بگو حافظ دل خسته زشيرازبيايدبنويسدكه هنوزم كه هنوزاست،

چرايوسف گمگشته به كنعان نرسيده است؟

چراكلبه احزان به گلستان نرسيده است؟

دل عشق ترك خورد،گل زخم نمك خورد،زمين مرد،

خداوند گواه است،دلم چشم به راه است؛ ودرحسرت يك پلك نگاه است.

ولي حيف نصيبم فقط آه است و همين آه خدايا برسد كاش به جايي؛

برسد كاش صدايم به صدايي…

عصراين جمعه دلگير وجود توكناردل هربيدل آشفته شود حس،

توكجايي گل نرگس؟

 4 نظر

5دقیقه با امام زمان

08 خرداد 1393 توسط احمدپور

بزرگی می فرمود:خدمت آیت الله میلانی رسیدم،ایشان علاقه ی ویژ ه ای

به ائمه ی اطهار علیهم السلام داشتند،بالای سرشان تابلویی نصب

کرده بودند ،که روی آن چنین نوشته بود.


بالای سرم نام تو را نقش نمودم/ یعنی که سر من به فدای قدم تو.

از ایشان دستور العملی خواسته بودند، فرموده بودند:

شبانه روز 24 ساعت است ،هر دقیقه هم 60 ثانیه است ،اگر این اعداد

را در هم ضرب کنید، می شود 1440 دقیقه در یک شبانه روز.

از این دقایق شما، 1435 دقیقه کارهای دیگر را انجام دهید، اما پنج دقیقه

را  گوشه ای بنشینید و با امام زمان ارواحنا فداه، خلوتی داشته باشید.


روزی 5 دقیقه به یاد یوسف زهرا عج الله تعالی فرجه باشیم.



imam zaman 013

 1 نظر

جمعه حضور...

11 بهمن 1392 توسط احمدپور



باز دلم هواي جمعه كرده است …

هواي انتظار يار ،

باز پشت پنجره انتظار نشسته ام تا خورشيد عدالت از پشت ابر غيبت ظهور كند

و هزاران ديده مشتاق را به نور قامت رعنايش منوّر كند …

باز به دور دست ها مي نگرم تا صداي شيهه اسبِ آن تك سوار عشق به گوش رسد ….

دلم تنگ توست اي سوار انتظار !

دلم تنگ ارامش است

و آرامش يعني آمدن روياي انسان هاي مشتاق و شيدا .

آرامش يعني حضور .

باز دلم هواي جمعه كرده است .

جمعه حضور …

 نظر دهید »

خورشید منظومه آل یس

19 دی 1392 توسط احمدپور

 

سینه آتش‏ گرفته‏ ام را به حراج گذاشته ‏ام.

مرا بخرید ای روزهای خاکستر گرفته!

دفنم کنید زیر الوار سوزان مهجوری!

رهایم کنید در رنج بی‏حساب دوری!

چگونه نسوزم ، وقتی او هست و من از دیدنش محرومم؟!

چگونه خاکستر نشوم ، وقتی آتش عشقش را آبی نیست ؛

وقتی نامش هست و خاطره‏ای از سیمایش نیست؟!

اما زندگی خوش است بر کام عاشقان ،

تا آمدنش ، به دق الباب دل عاشق می‏آید.

جوابم بده ، ای محل اسرار آسمان‏ها ،

ای صاحب دیوان بارگاه ربوبی! من ، یک کهکشان سؤالم؛

سیاره‏ای کوچک در «راه مکه» آمدنت.

خورشید منظومه آل یس!

کدامین مدار ، گرد سیمای آسمانی تو می‏گردد؟

کدامین کهکشان ، نشانی حقیقت افکار و اجداد اهورایی توست؟

من یک آسمان سؤالم. مرا در انبوهی راه‏ ها و کوره‏ راه ‏ها،

در جنگ امید و ناامیدی، رهنمون باش!

 2 نظر

غربت...

08 دی 1392 توسط احمدپور

 

محبت امام زمان (عج) چگونه است؟

آیت الله بهجت (ره) فرمودند: وقتى تأمّل مى کنیم، مى بینیم همه قضایاى امام حسین (ع) در یک روز واقع شد و وقتى مردم کوفه و بصره از قضیه شهادت آن حضرت مطلع شدند، ناراحت شدند و از ابتلاى آن حضرت، شهادت و اسارت اهل بیت (ع)، خدا مى داند که اهل ایمان چه قدر ناراحت بودند، به حدى که گویا باورشان نمى شد.

در طول این مدت دل اهل ایمان خون بود. اما ما بیش از هزار سال است که گرفتاریم و حضرت حجّت (عج) گرفتار است و دشمن ها نمى گذارند بیاید و او را حبس کرده اند. آیا حبسى از این بالاتر که نتواند خود را در هیچ آبادى نشان دهد و خود را معرفى کند!

در این مافوق هزار سال که آن حضرت در زندان است، خدا مى داند که قلوب اهل ایمان چه قدر خون است. آیا شایسته است که حضرت غائب (عج) در مصایب و گرفتارى شبیه قضیه حسین بن على (ع) به این مدت طولانى گرفتار باشد و ما برقصیم و شادى کنیم؟!

تا کی باید بار گناهان و اشتباهات خود را متوجه دیگران و دیگر چیزها بکنیم؟

تا کی بایستی این همه مصیبت را به خاطر بی توجهی و فراموش کردن امام زمانمان (عج) تحمل کنیم؟

تا کی می خواهیم خود را گول بزنیم و بیدار نشویم؟ پس کی بناست علت اصلی آن را متوجه شویم؟

پیشوای پنجم شیعیان، امام محمد باقر (ع) می فرمایند: هرگاه خداوند بخواهد بر مردم غضب کند (آن هم به خاطر اعمال ناشایست مردم) ما اهل بیت را از مجاورت با آنها دور می کنیم.

بیش از هزار سال پیش که حدود هشتاد سال از دوران غیبت کبری امام زمان (عج) می گذشت، آن حضرت در نامه‌ای به شیخ مفید (ره) فرمودند: ما به خبرهای شما احاطه کامل داریم و چیزی از خبرهای شما برای ما پنهان نمی ماند و آگاهیم از ذلت و خواری که به شما رسیده، از زمانی که عده ای از شما تمایل نموده اند به عقاید و اعمالی (ناپسند) که گذشتگان صالح از آن دور بودند و عهد و پیمانی را که از آنها گرفته شده بود (نسبت به امام زمانشان) بدور انداختند گویا که نمی دانند.

 

آیا می خواهید بدانید فاصله ما با امام زمانمان چقدر است و معنای غربت و تنهایی چیست؟

به این چند جمله ساده و عامیانه خوب دقت بفرمایید؛

به زندگیهایمان نگاه کنیم، آیا رنگ و بوی امام زمان (عج) را می دهد؟!

آیا تابلویی که به دیوار خانه نصب کرده ایم، آیا وسایلی که مورد استفاده قرار می دهیم، آیا نوع زندگیمان امام زمان پسند هست؟

آیا نوع معاشرتهای ما طوری هست که امام زمان هم وارد مجلسمان شوند، همنشین با ما شده و نظر لطفی داشته باشند یا نه؛ آن قدر محرم و نامحرم بی پروا با هم اختلاط دارند که قلب مهربان امام زمان (عج) را می رنجاند؟

آیا ظاهر خود و خانواده مان آن طوری هست که مورد قبول و رضایت امام زمان (عج) باشد؟

آیا طریقه درآمدمان طوری هست که امام زمان (عج) به آن برکت دهند و یا قدم به خانه ما گذاشته و بر سرسفره ما بنشینند؟

و خلاصه اینکه آیا روش زندگی ما همانگونه است که امام عصر(عج) می پسندد؟

به هر حال یادمان نرود که در هفته دو بار نامه اعمال ما خدمت امام زمان (عج) عرضه می شود و عملکردهای ما را ملاحظه می فرمایند و براساس آنچه عمل کرده ایم، با ما رفتار می کنند.

 1 نظر

محبوب دلها

21 آذر 1392 توسط احمدپور

 

اى محبوب دلها!

تمام هستي ‏ام را خاك قدمت مي ‏كنم

تا شايد نظرى به جاده دلم بيندازى ،

چرا كه تو آفتاب يقينى، كه اميد فرداها هستى،

تو بهار رؤيايى كه مانند طراوت

گل ‏سرخ مي ‏مانى و نرم و سبز و لطيفى ،

تو معنى كلمات آسمانى هستي كه

دستهايش براى آمدنت به زمين دعا مي ‏كند.

اى تجسّم مهربانى!

غيرت آفتاب و جلوه زيبايى ماه تو را توصيف مي ‏كنند

و نفس آب تو رامعنى مي ‏كند

و نبض خورشيد تو را وصف مي ‏كند.

خوب مي ‏دانم كه تو مي ‏آيى؛

آرى تو مي ‏آيى همانطور كه وعده كرده ‏اى و آنگاه است

كه كلمه انتظار را از لغتنامه ‏ها پاك خواهيم كرد.

پس اى تمام زيبايى!

بيا تا براى هميشه فريادرس عاشقان موعود باشى

 3 نظر

تو کجائی گل نرگس؟

01 آذر 1392 توسط احمدپور

به خداآه نفس هاي غريب توكه آغشته به حزني است زجنس غم وماتم،

زده آتش به دل عالم وآدم

مگراين روز وشب رنگ شفق يافته درسوگ كدامين غم عظمي


به تنت رخت عزاكرده اي اي عشق مجسم كه به جاي نم شبنم

بچكدخون جگردم به دم از عمق نگاهت

نكندبازشده ماه محرم كه چنين ميزند آتش به دل فاطمه آهت

به فداي نخ آن شال سياهت

به فداي رخت اي ماه بيا،

صاحب اين بيرق واين پرچم واين مجلس واين روضه واين بزم تويي؛

آجرك الله،عزيزدو جهان يوسف درچاه،دلم سوخته ازآه نفس هاي غريبت

دل من بال كبوترشده،خاكسترپرپرشده،


همراه نسيم سحري روي به فطرس معراج نفس

گشته هوايي وسپس رفته به اقليم رهايي

به همان صحن وسرايي كه شما زائرآني

وخلاصه شود آياكه مرا نيزبه همراه خودت زير ركابت ببري

تابشوم كرب وبلايي؛ به خدا درهوس ديدن شش گوشه دلم تاب ندارد،

نگهم خواب ندارد شب من روزن مهتاب ندارد،

همه گويندبه انگشت اشاره:

مگراين عاشق بيچاره ي دلداده ي دل سوخته ارباب ندارد؟

توكجايي؟توكجايي شده ام بازهوايي…

 

استاد برقعی

 1 نظر

مظلومیت

16 آبان 1392 توسط احمدپور

دست بـﮧ قلم بردم تا برایتان حرف ها بزنم

اما نشد …

خواستم از “دردم” بگویم

دیدم دردِ شما ، خودِ (( من )) م …

خواستم از “بـﮯ کسـﮯ” ام حرف بزنم

دیدم 「تنها」 تر از شما در عالم نیست

خواستم بگویم “دلم از روزگار گرفتـﮧ”

دیدم خودم در 「خون بـﮧ دل」 کردنِ شما کم نگذاشتـﮧ ام …

قلم کم آورد …

بـﮧ راستـﮯ کـﮧ وسعت (( مظلومیت )) شما قابل اندازه گیرے نیست

 

 1 نظر

مولای من...

09 آبان 1392 توسط احمدپور

مولای من:

من نشاني از تو ندارم اما نشاني ام را براي تو مي نويسم

در عصرهاي انتظار به حوالي بي كسي قدم بگذار

خيابان غربت را پيدا كن و وارد كوچه پس كوچه هاي

تنهايي شو كلبه غريبي ام را پيدا كن

كنار بيد مجنون خزان زده و كنار مرداب آرزوهاي رنگي ام

در كلبه را باز كن به سراغ بغض خيس پنجره برو

حرير غمش را كنار بزن مرا خواهي ديد….

با بغضي كويري كه غرق عصاره انتظار است

 1 نظر

کاش بگویند...

03 آبان 1392 توسط احمدپور

همه گویند

به تعجیل حضورش صلوات… کاش این بار بگویند به تبریک حضورش صلوات….

 

 2 نظر

بر من بتاب...

25 مهر 1392 توسط احمدپور



یاران امام زمان عج


مهدی جان:

style="text-align: center;">

به جز دستهای پر قدرت تو راهی نیست

که قلب پر از فراموش من از نام پر از حیاط تو آکنده شود و می دانم ،

می دانم مهربانی تو را آن قدرت هست که قلبم را چنان

وسعتی بخشد که از محبت تو سیراب شود.

آقای من کرم کن و بر من بتاب …

 نظر دهید »

این جمعه هم گذشت

19 مهر 1392 توسط احمدپور


حضرت مهدی

ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت

دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت

مانند مرده ای متحرک شدم بیا

بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت

می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر

دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت

دنیا که هیچ,جرعه ی آبی که خورده ام

از راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت

بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم

از خیر شعر گفتن,حتی قلم گذشت

تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم

یک گوشه بغض کرده,که این جمعه هم گذشت…

مولا شمار درد دلم بی نهایت است

تعداد درد من به خدا از رقم گذشت

حالا برای لحظه ای آرام می شوم

ساعات خوب زندگی ام در حرم گذشت


« سید حمیدرضا برقعی »

 2 نظر

او خواهد آمد

11 مهر 1392 توسط احمدپور


مهدی جان !

دردهای زیادی است که به آنها وعده داده ام با آمدنت علاج می شود.

جمعه ها دم غروب وقتی آسمان از اندوه نیامدنت

دوباره مثل صدها سال دیگری که خون گریسته است

اشک سرخ می بارد به خود می گویم :

” آقایم باز هم نیامد…..”

درست جمعه ها ، وقتی قلبم و قلب همه از تنگی فراغت

مثل لاله ای که زیر پا لگد شود چروکیده و

رنجیده می شود با خود می گویم

این درد عاقبت مرا خواهد کشت ، و بعد به خود نهیب می زنم که

** او خواهد آمد **

 نظر دهید »

اگر روزی بتابد...

29 شهریور 1392 توسط احمدپور

شب که میشود دلم هوایت را میکند :

امشب سَری به آسمان دنیا زدم ؛

همین چند لحظه ی پیش ! نگاهم که به ماه زیبا افتاد :

به ناگاه به یادت افتادم که چقدر جای صورت آسمانی ات

بر سینه ی آبیه آسمان خالی ست مولاجان ..

به ماه گفتم هر چقدر هم که زیبا باشی

باز هم سهم ت از دنیا همین یک تکه آسمان است و بس ..

اما من خورشیدی دارم که اگر روزی بَنای تابیدن کند

تو را شرمنده می کند ..

 1 نظر

دوست دارمت

14 شهریور 1392 توسط احمدپور

این دل اگر کم است بگو سر بیاورم


یا امر کن که یک دل دیگر بیاورم


خیلی خلاصه عرض کنم ” دوست دارمت “


دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم

 

 

 نظر دهید »

مهتاب انتظار

01 شهریور 1392 توسط احمدپور

کرامات امام زمان (عج) در جبهه‌ها

شكوه ظهور تو هنوز پرچم توفیق بر نیفراشته است و خورشید جمالت هنوز دیباى زرین خود را بر

زمستان جان ما نگسترده است ، اما مهتاب انتظار در شبهاى غیبت‏سوسوزنان چراغ دلهاى

ماست .

نام تو حلاوت هر صبح جمعه است و حدیث تو ندبه آدینه ‏ها.

دیگر از خشم روزگار به مادر نمى‏گریزم و در نامهربانی هاى دوران، پدر را فریاد نمى‏كشم;

دیگر رنج‏خار مرا به رنگ گل نمى‏ كشاند;

دیگر باغ خیالم آبستن غنچه‏ هاى آرزو نیستند;

دیگر هر كسى را محرم گریستن هاى كودكان ه‏ام نمى ‏كنم.

حكایت ‏حضور، براى من‏یادآور صبحى است كه از خواب سیاهى برخاستم و بهانه پدر گرفتم.

من همیشه سرماى غم را میان گرمى دستهاى پدرم گم مى‏كردم.

كاشكى كلمات من بى‏صدا بودند; كاشكى نوشتن نمى‏ دانستم و فقط با تو حرف مى ‏زدم;

كاشكى تیغ غیرت، عروس نام تو را از میان لشكر نامحرمان الفاظ باز مى‏ گرفت و در سراپرده دل مى‏ نشاند;

كاشكى دلدادگان تو مرا هم با خود مى ‏بردند;

كاشكى من جز هجر و وصال ، غم و شادى نداشتم!

 نظر دهید »

ای مسافر بیابانهای تنهائی

24 مرداد 1392 توسط احمدپور

آیۀ اولی الأمر چگونه بر وجود امام زمان دلالت دارد

 آقاي من!مولاي غريب من!اي مسافر بيابانهاي تنهايي!

مضطرفاطمه(س)!پدر مهربان اهل عالم!

گويا همه چيز دست به دست هم داده اندتا شمادر غربت بمانيد!

مي خواهم بسوي تو برگردم،يقين دارم بر گذشته هاي پر ازغفلتم كريمانه

چشم مي پوشي

مي دانم توبه ام را قبول مي كني وبا آغوش بازمرامي پذيري؛

مي دانم درهمان لحظه ها،روزها وسال هاي غفلت هم،

برايم دعا مي كردي.

من از تو گريزان بودم،اما تو همچون پدري مهربان،

دور را دورمرا زير نظر داشتي…

آقاي من مرا ببخش

ديدگانت را بشوي!حضورش رااحساس مي كني،

گوشهايت را بازكن!صداي آمدنش را مي شنوي،دستانت را درازكن!

عطايش را مي يابي

اورا بخوان پاسخش را مي شنوي،پس درنگ مكن و بخوان:

 

السلام عليك يا مولاي يا صاحب الزمان(عج)

 2 نظر

تو می آیی...

11 مرداد 1392 توسط احمدپور

تو می آیی

تو مي آيي در حالي كه دستهايت پر از گلهاي نرگس است.

تو دل سرد يكايك ما را با نواهاي گرمت

آفتابي مي كني و كعبه عشق را در آنها بنا خواهي كرد.

دست نوازش بر سر ميخك هايي خواهي كشيد كه باد كمرشان را خم كرده است.

تو حتي بر قلب كاكتوسها هم رنگ مهرباني خواهي زد.

تو مي آيي و با آمدنت خون طراوت و زندگي در رگهاي صبح جريان پيدا خواهد كرد…

تو مي آيي اي پسر فاطمه ،

يوسف زهرا يا مهدي. به اميد آن روز!


 نظر دهید »

ای آنکه در نگاهت...

04 مرداد 1392 توسط احمدپور

ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری

کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟


چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی

ای آنکه در حجابت دریای نور داری


من غرق در گناهم، کی می کنی نگاهم؟

برعکس چشمهایم چشمی صبور داری


از پرده ها برون شد، سوز نهانی ما

کوک است ساز دلها، کی میل شور داری؟


در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت

کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟

 نظر دهید »

بیا مهدی شب هجران سحر کن

14 تیر 1392 توسط احمدپور

سلام.

سلام ای غایب بی نشان !

ای بهانه ی تمام گریه هایم ! ای آقای ندیده ام!

امشب دلم دوباره بیقراری می کند,

ستاره می شمارد و سراغت را از ماه می گیرد,

 اما گل های باغچه که بیقراری دلم را می بینند

 به جای ماه جواب می دهند:

« ما عمریست هر بهار به امید آمدنش خود آرایی و

عطر افشانی می کنیم ولی با آمدن پاییز عمر ما به سر می آید و او نمی آید.»

 

 1 نظر

کاش که همسایه ی ما میشدی

30 خرداد 1392 توسط احمدپور

  ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر

نغمه‎ی تو از همه پر شورتر

کاش که این فاصله را کم کنی

مهنت این قافله را کم کنی

کاش که همسایه‎ی ما می‎شدی

مایه‎ی آسایه‎ی ما می‎شدی

  “کاش که همسایه ی ما میشدی”

       

 1 نظر

آفتاب من، بتاب

24 خرداد 1392 توسط احمدپور

آه می کشم تو را , با تمام انتظار
پر شکوفه کن مرا , ای کرامت بهار


در رهت به انتظار , صف به صف نشسته اند
کاروانی از شهید , کاروانی از بهار


ای بهار مهربان , در مسیر کاروان
گل بپاش و گل بپاش , گل بکار و گل بکار


بر سرم نمی کشی , دست مهر اگر , مکش
تشنه محبتند , لاله های داغ دار


دسته دسته گم شدند , مهره های بی نشان
تشنه تشنه سوختند , نخل های روزه دار


می رسد بهار و من , بی شکوفه ام هنوز
آفتاب من , بتاب ! مهربان من , ببار

 1 نظر

یا صاحب الزمان(عج)

10 خرداد 1392 توسط احمدپور

 


 آسمان را مي ستايم، كه ابرهايش را زير انداز گام هايت مي سازد.

درختان را دوست دارم؛ كه شاخه هاشان نسيم محبت را

به ياد تو معطر ومتبرك مي كنند.

آب را مي پسندم كه روان مي شود، تا غبار از قدوم پاك تو برگيرد.

باد را مي شنوم؛ كه ياد روح نواز كوي تو را، هديه مشامم مي سازد.

…وانتظار را مقدس مي شمرم؛ از آن كه هر آدينه ، منتظرت مي نشينم.

هر آدينه، چشم به راه و گام تو مي سپارم و هرآدينه،

دلم را سفره محبت هاي تو مي كنم.

نوازش نگاهت را از ما دريغ مدار، اي مولاي ما،


 يا صاحب الزمان (عج)

 1 نظر

سلام بر مهدی(عج)

18 اردیبهشت 1392 توسط احمدپور

 

سلام بر مهدی

سلام بر تویی که خود انتظار آمدن را می کشی، اما نمی دانم چرا نمی آیی!

ما باید تا کی منتظر آمدنت باشیم.

عمرمان می گذرد و می رود اما هنوز در انتظار آمدنت هستیم.

همه جمعه ها را شمرده ام این جمعه هم رسید و تو نیامدی!

آخر دلم به کی خوش باشد؟

آقاجان! ما که نماز شب خوندن و شب زنده داری بلد نیستیم،

 ما که گوشه حوزه ها بزرگ نشدیم، ما که مقدس اردبیلی نمی شیم،

آقاجان! دنیا دارد از هم می پاشد.

 دیگر دخترها و پسرها را نمی شود از هم تشخیص داد،

 دیگر درمراسم های عروسی مردها و زن ها سر یک میز می نشینند!

دنیا اسم شما رو از یاد برده اما من بهتان قول می دهم اسمتان

را همیشه پایدار نگه دارم تا بیایید.

آقاجان! دلم گرفته.

زیر آسمان آبی خدا. امشب دوباره مرغ دلم هوای پریدن شما رو کرده.

دلم می خواد ببینمتون و هرچیزی که تو دلم تلنبار شده رو براتون بگم؛

 براتون از پدر و مادرهایی بگم که با بی پولی بچه هاشان را خدایی بزرگ کردند

 و براتون از جانبازهایی بگم که گوشه تخت بیمارستان بستری هستند

و هیچ کس سراغشون رو نمی گیره؛

 انگار همه یادشان رفته است که همین شهدا و جانبازان و آزادگان بودند که کشورما،

میهن عزیز ما ایران را نجات دادند و آنها جان ها و جسم های خود را دادند تا ما،

در آرامش باشیم. اما ما چه دادیم؟

الان دیگربعضی ها حتی به خانواده شهید هم احترام نمی گذارند.

 مادر شهید باید در خانه ای زندگی کند که از خشت و گل ساخته شده است

 اما انسانهایی که بویی از شهید و شهادت نبرده اند باید درخانه های

چندصد میلیاردی زندگی کنند اما این انصاف نیست.

توی این دور و زمونه همه چیز با پول است اگر پول داشته باشی آدم مهمی هستی

ولی اگر نداشته باشی…

زندگی تو این دور و زمونه سخته

، معلم دینی ما همیشه می گفت:

زندگی وقتی خوبه که آقامون مهدی(عج) باشن آقاجون با خود یه عهدی بستم

که اگر تو رو ببینم با همون نگاه اول جونمو بدم براتون.

منتظر دیدنتون هستم

 

 نظر دهید »

خورشید آل یس

06 اردیبهشت 1392 توسط احمدپور

خورشید منظومه آل یس!

کدامین مدار ، گرد سیمای آسمانی تو می‏گردد؟

کدامین کهکشان ، نشانی حقیقت افکار و اجداد اهورایی توست؟

من یک آسمان سؤالم. مرا در انبوهی راه‏ ها و کوره‏ راه ‏ها،

در جنگ امید و ناامیدی، رهنمون باش!

 

 

الهم عجل لولیک الفرج

 1 نظر

مرا دریاب

30 فروردین 1392 توسط احمدپور

 

در سراشیبی که نامش زندگی است

 با همه ی بیگانگی ها  می روم ،

  در سکوت سرد و غمگین زمان ، بی هدف ، بی یار و یاور می روم .

  می روم تا بلکه در دشتی بزرگ ، آنچه را که گم کرده ام پیدا کنم.

 نظر دهید »

او می آید

16 فروردین 1392 توسط احمدپور

او می آید!

او با کوله باری از صبر می آید،

او شمشیر علی را در دست می گیرد تا نامردان را سرکوب کند

و برای هدایت مردمان قرآن را می آورد،

 او مثل ستاره ای درخشان در تیره ترین شب و مثل کوه بلندی در جنگل وحشت انگیز ظاهر می شود.

 او با قرآن محمد(ص) در سینه و شمشیر علی در دست و با مهر زهرا و صبر حسن و شجاعت حسین می آید.

  سر تا پای او نبوت و ولایت است .او صفات همه پیامبران را با خود به همراه دارد.

او با ظهورش دین را بر همه جهان حکم فرما می سازد

 و قیامش مانند قیامت و از بین برنده همه گناهان،

 و نامش از بین برنده همه نامردی هاست و سرانجام اوست که کافران را به سزای اعمالشان می رساند

 و رسالت پیامبران و زحمات آنان را نتیجه می بخشد. همه مسلمانان چشم انتظارند.

 ای مهدی، پس کی می آیی؟

«اللهم عجل لولیک الفرج»

 1 نظر

منتظر

22 اسفند 1391 توسط احمدپور

منتظر

 

                            به روی گونه  بارد  اشک  از ابر نگاه  من                                   

                    و می بارد به پایت قطره های اشک و آه من                           

                 

                       ببین  افتاده ام  از پا، توانی  نیست  در پایم                          

                      زهجرانت شدم خسته،صدایی نیست در نایم                            

                     

                         شب یلدای دل  بی تو ،همیشه  بی سحر بوده                              

                           درخت   آرزوهایم ، همیشه   بی ثمر بوده                                

                           

                             کدامین جمعه می آئی، زپشت پرده غیبت                               

                                 که تا جانم کنم قربان گامت ازسر رغبت                                    

                         

                             الا ای حضرت باران،گلستان کن وجودم را                                

                                   به نورخود منورکن، فضای این سرودم را                                    

                            
                                  تورا قسم به قرآن یا به جان مادرت زهرا                               

ازاین هجران طولانی، دگربازآ دگربازآ


معصومه احمدپور

 

 نظر دهید »

تو اینجائی

10 اسفند 1391 توسط احمدپور

  

می دانم که تو این جایی. تو غایب از نظر و حاضر در دلی…

 با خود می گویم اگر تو بیایی،

اگر تو با یک لشکر از عشق بیایی و من نباشم چه؟

 یا اگر من باشم ولی مرا جزو عاشقان خود نخوانی چه؟

بیا و مرا هم در خیلِ سپاهِ عاشقان خود در گوشه ای جا بده

و می دانم که تو می آیی و دنیا را با عشق و حضورت سبز و

نورانی می سازی.

 وقتی تو بیایی دیگر غم جرأت گریه ندارد.

 شب و روز یکی می شود. دنیا یکسره در قیامِ قیامت فرو می رود.

وقتی تو بیایی تمام شکوفه های یاس گل می کنند.

وقتی تو بیایی دلم می خواهد که خاکِ کف پایت باشم.

آه چه قدر انتظار سخت است و تلخ…

دعا کن در روزی که تو می آیی ما عاشقانه و استوار،

در رکابت و در سایه پرچم سبز و جهانی ات باشیم…

 نظر دهید »

مهدی جان

27 بهمن 1391 توسط احمدپور

اي پسرفاطمه؛مهدي جان؛ ما را درياب

 

مهدی جان !


دردهای زیادی است که به آنها وعده داده ام با آمدنت علاج می شود.

جمعه ها دم غروب وقتی آسمان از اندوه نیامدنت

دوباره مثل صدها سال دیگری که خون گریسته است

 اشک سرخ می بارد به خود می گویم :
” آقایم باز هم نیامد….." 

درست جمعه ها ،

 وقتی قلبم و قلب همه از تنگی فراغت مثل لاله ای

که زیر پا لگد شود چروکیده و رنجیده می شود

با خود می گویم ایت درد عاقبت مرا خواهد کشت ، و بعد به خود نهیب می زنم که

** او خواهد آمد **

و آنگاه از دیدگانم قطره ای اشک می چکد

و از سوزان ترین پرده اندوهم می گویم :
مهدی جان درست که من بدم و لایق تو نیستم امّا…

 نظر دهید »

انتظار

06 بهمن 1391 توسط احمدپور

 

انتظار

 

در انتظار دیدنت  ،  لحظه شماری  می کنم                                                                          جانم به لب آمد ولی ، چشم انتظاری می کنم                                     


  ای سرور و مولای من،بنگر تو بر احوال من                                                                  بنگرکه ازهجر رخت ، چون بیقراری می کنم                            


ای عشق من ایمان من ، ای جان من جانان من                                                                         من درخیال کوی تو ، شب زنده داری می کنم                                                

 

ای یوسف زهرا بیــــــــا  ،  ای گلبن طاها بیا                                                                     خون دلم را بهر تو ، از  دیده  جاری  می کنم

معصومه احمدپور

 نظر دهید »

سلام بر گل نرگس

27 دی 1391 توسط احمدپور

 

 

سلام برگل نرگس

به نام آن كه انسان را مسافر كاروان انتظار گردانيد

سلام اى گل نرگس، اى كه شيرين ترين انتظار، انتظار توست

و بهترين منتظر، منتظر توست

مى توانم در يك كلمه پر معنا بگويم:

گر عشقى هست و عاشقى

نام تو معشوق و من عاشق و شيفته توأم

در انتظارت مى مانم و از خداى بزرگ مى خواهم كه ظهورت را نزديك گرداند

ما محتاج يك نگاه گذراى شما هستيم،

 زودتر ظهور كن و قلب رهبرمان را شاد گردان

ما و رهبرمان در انتظار تو مى مانيم.

خدا كند كه بيايى و ما هم يكى از يارانتان باشيم

به جز دستهای پر قدرت تو راهی نیست

 که قلب پر از فراموش من از نام پر از حیاط تو آکنده شود و می دانم ،

 می دانم مهربانی تو را آن قدرت هست

 که قلبم را چنان وسعتی بخشد که از محبت تو سیراب شود.

آقای من کرم کن و بر من بتاب …


 1 نظر

بوی عطر نرگس

02 آذر 1391 توسط احمدپور

 

باز بوی عطر نرگس بر فضای صبح طنین افکنده و بلبلان با صدای دل انگیز خویش همه را

مبهوت خویش ساختند.گلی با ناز، نازنین تر شده و صورتش را با شبنم نقاشی کرده و سرخی

عشق را با خنده ی مهرگونه اش تحویل همه می دهد؛حوریان با جامه های روشن و براق بر

محمد و آل محمد صلوات می فرستند و آسمان پهنایش را آرایش به ابرهای آبی و سفید د اده

است و قناری کنج قفس تنهایی اش را از یاد برده و آن قدر پایکوبی و بی قراری می کند که

گوش باد را مرتعش ساخت.بازوان نسیم به قاصدک ها نوید جمعه را می دهندو تور نوری بی

پایان فضای صبح را تسخیر نموده و ذراتش متبلور در فضا رقص کنان هردم زاد و متولد می

شوند و کبوتر سفیدی با بالهای سفیدش در آسمان دور واژه انتظار چرخ می زند و به دنبال

منجی ذکر خوش بوی <<اللهم عجل لولیک الفرج>> را می نوازد و دل من همچون بید ، از

تپش هیجان جمعه می لرزد آقا ! ای کاش آمدنت را همه باور می کردند و ای کاش می شد کمی

زود تر بیایی ،دل لاله های عاشق از نبودنت خون است و دیگر چشمی برای گریستن ندارند.به

خدا نبودنت دلمان را ریپش ریش کرده و گناه صورت زیبای پاکی را شسته و فطرت خالص آدمی

را چین و واچین ، حق و حقیقت پشت پرده شک و تردید محصور مانده و آه عطشناک یتیمی

روی دلهای بی کس و کار ما سایه انداخته است . خورشید باید از پس ابر بیرون بیاید و

چشمهای نابینای ما را درمان کند . آقا جان گناه زندگی پروانه ها را می سوزاند واگر توباشی

دیگر پر پروانه بی کورسویی از نور در دل شب تا هجران نمی سوزد. آقا سوز سرمای بی کسی

، دستهای مهربان آدم ها را تاول زده و دردی جانکاه در پیکره آرامش پیچیده است. آقا جان

ثروت وجاه طلبی مرید دلهای طمع کار شده و گرمای ملتهب حقارت بر فقر و تهی دستی طعن و

گلایه می زند. مهدی جان (عج) بگو کی می آیی تا کوچه ها را آذین کنیم و عطر خوش وصل را

بر پهنای باغ وصال بسراییم و خودستایی رنگ سبز را با مداد رنگی مهربانی ، بکشیم و

نمناکی چشمان قناری را با دستمال نوید آمدنت پاک کنیم. دوباره غروب شده و دل ماتم زده ما در

حسرت آمدنت بهانه از لحظه ها می گیرد . شاید دلتنگی غروب جمعه از بار شرمندگی چشمان

منتظر ما باشد ولی بدان که دل دقایق همیشه به امید آمدنت می تپد.

برگرفته از کیهان ۲۲ ۸

سلامتی و تعجیل در امر فرج مهدی فاطمه (عج)

صلوات

 نظر دهید »

هراس غرب

25 آبان 1391 توسط احمدپور

هراسی که سخنان آقا پیرامون ظهور،به جان غرب انداخت 

به گزارش سرویس سیاسی جام نیوز، سایت روزآنلاین(Roozonline)، روز سه شنبه 20 تیر(July.10) به نقل از نشریه “ورلد نیوز دیلی” نوشت: «رهبر ایران برای اولین بار به ملت خود گفته است که باید برای “آخرالزمان” آماده باشند. این در حالی است که ایران به برنامه هسته ای خود ادامه می دهد. کلیه رسانه های دولتی ایران در هماهنگی با یکدیگر، روز جمعه داستان مشابهی را منتشر کردند و بر پیام آیت الله علی خامنه ای در باره ظهور حضرت مهدی تاکید کردند. تاکنون، رسانه های دولتی برای اجتناب از اطلاق صفت مهدوی به دولت ایران، در مورد ظهور امام دوازدهم از علمای حوزه علمیه نقل قول می کردند.»

 

 

آلبوم تصاویر مقام معظم رهبری ، تصاویر حضرت آقا ، عکسهای امام خامنه ای ، خامنه ای به روایت تصویر ، عکسهای زمان جنگ آقای خامنه ای

این سایت ادامه داد: «با این وجود، اکنون با توجه به رویارویی ایران با غرب بر سر برنامه هسته ای ایران، اشاره رهبر ایران به آخرالزمان، می تواند هشداری به رهبران غربی تلقی شود. [آیت الله] خامنه ای گفت: “موضوع امام مهدی از مهمترین مسائل است و مساله ظهور وی به روشنی در دین مقدس اسلام بیان شده است. ما باید آن را مطالعه کنیم و نسبت به آخرالزمان و ظهور مهدی هشیار باشیم….ما باید محیط را برای ظهور آماده کنیم تا ایشان تشریف بیاورند."»

روزآنلاین افزود: «مذهب شیعه بر این باور است جنگی که در آن یک سوم جمعیت دنیا[!] در جنگ و گرسنگی کشته خواهند شد، باید سراسر زمین را در بر گیرد و بی قانونی به طور کامل حکمفرما می شود. در این میان اسرائیل باید نابود شود و تنها آن زمان است که امام مهدی ظهور می کند و کفار را به قتل می رساند و پرچم اسلام را در سراسر دنیا برافراشته می کند. نهادهای متعددی در ایران، زیر نظر [آیت الله]خامنه ای، در باره ظهور [حضرت]مهدی[عج تحقیق می کنند و سالانه کنفرانس هایی را در زمینه مهدویت برگزار می کنند. [آیت الله]خامنه ای گفت: “امروز ما وظیفه ای در باره ظهور داریم…..اگر ما سرباز امام زمان هستیم باید آماده باشیم. به یاری خداوند و با امدادهای غیبی او ما موفق می شویم به تمدن اسلامی در دنیا افتخار کنیم. این سرنوشت ماست…… جوانان و مومنان باید خود رابرای این حرکت عظیم آماده کنند.” [آیت الله]خامنه ای با استناد به قرآن گفت آمدن [حضرت] مهدی قول خداوند است. او گفت: “زمانی می رسد که قدرت های استکباری جهان نابود می شوند و انسانیت در پرتو امام مهدی متجلی می شود."»

 

روزآنلاین در ادامه نوشت: «گزارش شده است که جزوه ای به نام “شش ماه آخر” میان نیروهای نظامی توزیع شده است تا آمادگی آنان را در مقابله با غرب تقویت کند. این جزوه می گوید که سپاه پاسداران و بسیج باید برای وظایف خود در طول جنگ آماده باشند. سپاه پاسداران روز یکشنبه با هشدار به اسرائیل و آمریکا گفته است که آنها باید حدس بزنند موشک های ایران به چه کلاهکی مجهز خواهد بود. در  سایت مشرق نیز به تفصیل درباره توان موشکی ایران و قدرت تخریبی آن سخن گفته شده است. در این سایت گفته شده که موشک دو مرحله ای سجیل، قادر است دفاع موشکی اسرائیل را درنوردد و “خواب صهیونیست ها” را مختل کند. غرب، پس از یک دهه مذاکره با ایران، همچنان در فکر مهار کردن برنامه هسته ای پنهانی ایران است. آخرین گزارشات آژانس هسته ای حاکی از آن است که ایران غنی سازی اورانیوم در نظنز و فردو را همچنان ادامه می دهد و اورانیوم غنی شده کافی برای پنج بمب هسته ای در اختیار دارد. با وجود اینکه اکثریت ایرانیان[!] با حکومت مخالف هستند، تحریم های غرب نتوانسته است برنامه هسته ای ایران را متوقف کند؛ چیزی که نه تنها ممکن است به بحران اقتصادی جهانی بدل شود بلکه ممکن است باعث کشته شدن میلیون ها افراد بیگناه از جمله ایرانی ها شود.»

سایت رایحه ظهور

 نظر دهید »

چشمه نور

28 مهر 1391 توسط احمدپور

امام زمان  علیه السلام

 

 

چشمه نور



من مثال قطره  بارانم،تو   دریای   منی          من چو خاری دربیابانم،توصحرای منی

من مثال غنچه ای نشکفته درگلزارعشق        تو خودعشقی،تو نوری،تو گلستان منی


من مثال تشنه ای بی تاب درجویای  آب          چشمه  نور منی  مولا، تو  سقای   منی

من کویرم ازعطش می سوزد این جان و دلم       تو  سرار آسمانی، ابر و باران منی


من به هرکوی ومکان مجنون و شیدای توام      تو همان معشوق دلهایی، تو لیلای منی

من   اسیر ظلمت  و  تاریکی   و   نادانیم           تو مه تابان  و  خورشید   فروزان  منی


جان زهرا گوشه چشمی به ما کن از کرم     روح ما را کن خدایی، ای که رضوان منی

خسته ایم آقا  دگر  برگرد  و بازآ  از سفر             من گدای درگهت هستم، تو سلطان منی

 

 

                                                                                             معصومه احمدپور

 2 نظر

مینویسم

16 شهریور 1391 توسط احمدپور

 

 

انتظار

 

 
مینویسم که شب تارسحرمی گردد     

یک نفرمانده از این قوم که برمی گردد
 3 نظر

شمیم گلاب

09 شهریور 1391 توسط احمدپور

 

 

 

 

کدام جمعه دعا مستجاب خواهد شد 

 سوار صاعقه پا در رکاب خواهد شد

کدام جمعه ز عطر بهشتی گل یاس 

 بهار غرق شمیم گلاب خواهد شد

golhamishebaharm.blogfa.com

 

 

 

 

 1 نظر
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

جان بی جمال جانان میل جهان ندارد

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • انتظار
  • احکام
  • اخلاق
  • آقای من
  • روایت عشق
  • گوهر حجاب
  • تلنگر
  • ایام الله
  • حدیث باران
  • نیایش
  • مردان آسماني
  • کلام مولا
  • کتاب زندگی
  • ویژه شهادت
  • ویژه ولادت
  • داروخانه معنوی
  • برگ سبز

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آمار

  • امروز: 7
  • دیروز: 1
  • 7 روز قبل: 494
  • 1 ماه قبل: 1763
  • کل بازدیدها: 82283

جان بی جمال جانان میل جهان ندارد

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس