دردانه ی علی...
15 اسفند 1392 توسط احمدپور
از جویبار معرفت
دختر دردانه علی(ع) امروز چشم می گشاید و دل مولا به آمدنش گرمی تازه می گیرد.
چه لذت بخش است آمدنت دخترم، دردانه من، آرام دلم.
چه لذت بخش است دیدن تابش نور معرفت از چشم های کودکانه ات و چه روح افزاست شنیدن عرفان از لب
های کوچکت.
پدر می گوید بگو «یک» و زینب(س) با لحن شیرین کودکانه
تکرار می کند «یک».
پدر می گوید بگو «دو» و زینب(س) که از جویبار مهر خدا آب معرفت نوشیده است، زینب(س) که به
سرچشمه زلال وحی متصل است، زینب(س) که در دامن خداشناسی فاطمه(س) رشد کرده است، هرچند
کودک است اما «دو» نمی گوید و چرای پدر را پاسخ می دهد که «زبانی که به یک گشوده شد به دو باز نمی شود».
سلام بیکران خدا بر تو ای دردانه ولی خدا