می آید تا...
24 شهریور 1392 توسط احمدپور
می آید ، تا شور ولایت را در نگاه تک تکِ ستاره ها بدمد !
می آید ، تا شوق سخاوت را در سینه تک تک ابرها بکارد !
می آید ، تا نبض دست های خالی را با تبسّم های آکنده از مهربانی ، پیوند بزند !
می آید ، تا تمام نگاه های فقیرانه را با نسیم یادش ، بنوازد !
می آید ، تا یگانه فرزند روزگار خویش باشد که حتی آینه ها به زیبایی و کمالش رشک می برند !
درود بر آمدنش !
درود بر آمدنش که سبزترین نهال ” امامت “ خواهد بود و در سایه سارش ، آسمان ، خستگی از تن خواهد زدود !
میلادش نور باران