صحیفه ی سجادیه
16 دی 1394 توسط احمدپور
تا تو باشی غزلم جای کسی غیر تو نیست
و در این قافیه ها جز خطِ رخسارِ تو نیست
گر کسی شعر مرا وزن کند، وزن تو است
همه ی گرمی آن جز تبِ تبدار تو نیست
شاعر دفتر من حالت گیسوی تو بود
تو فقط شانه نزن باقی آن کار تو نیست
کل دارایی من خفته در این ابیات است
خوب من باز بمان، شعر که سربار تو نیست
رخِ مهتابی و من دست دلم کوتاه است
مبتلایت که خودش لایقِ تیمار تو نیست
کار عالم گره اش کور شده اخم گُشا
که جز این خنده دوا از برِ بیمار تو نیست
#یوسف_مهدوی_فر