امضای سرخ
زهرا صالحی؛
دختر شهیدسید مجتبی صالحی می گوید:
آخرین روزهای سال۶۲بودکه خبر شهادت پدرم به ما رسید
بعد از یک هفته عزاداری ،مادرم به همراه فامیل برای برگزاری مراسم یادبود به زادگاه پدرم؛ خوانسار رفتند ومن هم بعد از هفت روز برای اولین بار به مدرسه رفتم.
همان روز برنامه ی امتحانی ثلث دوم را به ما دادند و گفتند: «والدین باید امضاکنند.»
آن شب با خاطری غمگین وچشمانی اشک آلود و با این فکر که چه کسی باید برنامه ی مرا امضا کند به خواب رفتم.
در عالم رویا پدرم را دیدم که مثل همیشه خندان وپرنشاط بود. بعد از کمی صحبت به من گفت: « زهرا! آن نامه را بیاور تا امضا کنم.»
گفتم: « کدام نامه؟»
گفت: «همان نامه ای که امروز د رمدرسه به تو داده اند.»
برنامه را آوردم اما هر خودکاری که برمی داشتم تا به پدرم بدهم قرمز بود. چون می دانستم پدرم با قرمز امضا نمی کند، بالاخره یک خودکار آبی پیدا کردم وبه او دادم وپدرم شروع کرد به نوشتن.
صبح که برای رفتن به مدرسه آماده می شدم از خواب دیشب چیزی خاطرم نبود. اما وقتی داشتم وسایلم را مرتب می کردم ناگهان چشمم به آن برنامه افتاد. باورم نمی شد! اماحقیقت داشت. در ستون ملاحظات برنامه، دست خط پدرم بود که به رنگ قرمز نوشته بود: «این جانب نظارت دارم.» سید مجتبی صالحی وامضا کرده بود. ناگهان خواب شب گذشته به یادم آمد و…
این رویداد بزرگ با بررسی دقیق کارشناسان وتطبیق امضای شهید قبل از شهادت مورد تایید قرار گرفت وبه اثبات رسید. و در درستی این واقعه چه تاییدی بزرگ تر از پیام وحی که می فرماید:
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله أمواتاً بل أحیاء عند ربهم یرزقون.«آل عمران(۳)۱۶۹»
گمان نکنید آنان که در راه خدا کشته شدند ، مرده اند ، بلکه زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند.
هم اکنون این سند زنده در کنار صدها اثر زنده ی دیگر از شهدا در موزه ی شهدا در خیابان طالقانی تهران در معرض دید بازدید کنندگان است.