احکام حجاب
اصل وجوب پوشش
فقها با چشم پوشى از پارهاى اختلافات در كم و كيف پوشش، هيچ اختلافى در اصل وجوب آن بر بانوان در برابر مردان نامحرم ندارند و بىگمان اين حكم مورد اجماع همه علماى اسلام است؛ علامه حلى مىنويسد:
عورة المرأة جميع بدنها الا الوجه باجماع علماء الأمصار عدا ابابكر بن عبدالرحمن بن هشام؛ فانه قال: كلّ شىء من المرأة عورة حتى ظهرِها، و هو مدفوع بالاجماع. أما الكفّان: فكالوجه عند علمائنا أجمع، و به قال مالك و الشافعى و الأوزاعى و أبوثور… وقال أحمد و داود: الكفّان من العورة؛(31)
بنابر اجماع دانشمندان شهرها، عورت زن عبارت است از همه بدن او به جز چهره، به جز ابابكر بن عبدالرحمن به هشام كه گفته است: همه بدن زن، حتى ناخنهاى او، عورت است. و اين سخن، به اجماع، مردود است. اما دو دست نيز از نظر همه علماى ما، مثل چهره است و فتواى مالك و شافعى و اوزاعى و ابوثور نيز همين است… ولى احمد و داود، گفتهاند: دو دست از عورت است.
نيز در مبحث لباس نمازگزار از كتاب ارشاد الاذهان مىنويسد:
جسد المرأة كلُّه عورة عدا الوجه و الكفين و القدمين؛(32)
همه بدن زن، جز چهره، دو دست و قدمهاى او، عورت است.
صاحب المحرر فى الفقه نيز هنگام بحث او وجوب پوشش عورت در نماز گفته است:
هى للرجل القبل و الدبر و البيضتان، و للمرأة و الخنثى جميع الجسد عدا الوجه و الكفين و القدمين؛ (33)
عورت در مورد مرد، عبارت است از شرمگاه پيش و پس و بيضتين و در مورد زن و خنثى، عبارت است از همه بدن جز چهره، دو دست وقدمها.
گرچه بحث اين فقها و ديگران در خصوص پوشش واجب در حال نماز است، ولى بايد گفت با توجه به دو نكته روشن، از نگاه فقها، وجوب پوشش در برابر مردان نامحرم در غير از حالت نماز امرى مسلم است، زيرا ايشان از يك سو در بيان مقصود خود، تعبير به «عورت» كردهاند و از سوى ديگر، بر وجوب پوشانيدن عورت از نامحرمان تاكيد نمودهاند.
صاحب جواهر، پس از بيان دليلهاى فراوان بر وجوب پوشيدن عورت از ناظر محترم و حرمت نگريستن بدان مىنويسد:
و الحاصل ما دلّ على وجوب السترِ و حرمةِ النظرِ أكثرُ من أن يُحصى؛(34)
فشرده سخن اين است كه آنچه بر وجوب پوشانيدن عورت و حرمت نگريستن بدان دلالت دارد، بيش از آن است كه به شمارش آيد.
البته چنان كه در متون فقهى نيز اشاره شده، تفاوت ميان پوشش در حالت نماز و غير حالت نماز، آن است كه قسم نخست، در هر حال واجب است، گر چه نمازگزار در معرض نگاه بينندهاى هم نباشد يا در مكانى تاريك به نماز بايستد، برخلاف قسم دوم كه مقصود از آن تحفظ و تستر از غير است، گرچه اين مقصود، با قرار گرفتن در مكان تاريك و مانند آن تحقق يابد.(35)
عالمان فقه، در مبحث نكاح نيز بر حرمت نگريستن مردان به زنان نامحرم - - به غير از چهره و دستان آنان - اتفاق نمودهاند. اين فتوا، اگر چه صراحتى در وجوب پوشش بر بانوان ندارد، ولى بنابراينكه اعانه بر حرام را حرام بدانيم يا اينكه در اين مورد، حرمت نگريستن را ملازم با وجوب پوشش در نظر بگيريم، مىتوان حكم مزبور را به روشنى از آن برداشت نمود.
شيخ در مبسوط مىنويسد:
لا تحلّ للأجنبىّ أن ينظر الى أجنبيّة لغير حاجة و سبب، فنظره الى ما هو عورة منها محظور، و الى ما ليس بعورة مكروه، و هو الوجه و الكفّان؛(36)
مرد نمىتواند بدون حاجت و سبب، به زن نامحرم بنگرد. نگريستن او به قسمتهايى از بدن او كه عورت است، حرام و به آن قسمت كه عورت نيست يعنى چهره و دو دست، مكروه مىباشد.
ابن ادريس حلى نيز مىگويد:
لا يجوز للرجل الأجنبى من المرأة أن ينظر أليها مختاراً، فأماالنظر اليها لضرورة أو حاجة، فجائز؛(37)
براى مرد جايز نيست در حالت اختيار، به زن نامحرم بنگرد، ولى نگريستن به او به سبب ضرورت يا حاجت، رواست.(38)
دکتر علی اکبر کلانتری