جان بی جمال جانان میل جهان ندارد

هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

عبور حرف از سه صافی

01 شهریور 1393 توسط احمدپور

 

داستان,داستان آموزنده,سرگرمی

شخصی نزد همسایه‌اش رفت و گفت:

“گوش کن، می‌خواهم چیزی برایت تعریف کنم. دوستی به تازگی در مورد تو می‌گفت…”
همسایه حرف او را قطع کرد و گفت:

“قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذرانده‌ای یا نه؟”
گفت: “کدام سه صافی؟”

- اول از میان صافی واقعیت. آیا مطمئنی چیزی که تعریف می‌کنی واقعیت دارد؟

گفت: “نه… من فقط آن را شنیده‌ام. شخصی آن را برایم تعریف کرده است.”

سری تکان داد و گفت:
“پس حتما آن را از میان صافی دوم یعنی خوشحالی گذرانده‌ای. یعنی چیزی را که می‌خواهی تعریف کنی، حتی اگر واقعیت نداشته باشد، باعث خوشحالی‌ام می‌شود.”

گفت: “دوست عزیز، فکر نکنم تو را خوشحال کند.”

- بسیار خوب، پس اگر مرا خوشحال نمی‌کند، حتما از صافی سوم، یعنی فایده، رد شده است. آیا چیزی که می‌خواهی تعریف کنی، برایم مفید است و به دردم می‌خورد؟

- نه، به هیچ وجه!

همسایه گفت: “پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحال‌ کننده است و نه مفید، آن را پیش خود نگهدار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی.”

 2 نظر

این جماعت...

01 شهریور 1393 توسط احمدپور

این جماعت …

وقتی چادر می پوشم، با نگاه هایشان مسخره ام می کنند..

وقتی چفیه می اندازم، انگشت هایشان را به سویم می گیرند..

وقتی بسیج می روم، نگاه هایشان امانم نمی دهد..

وقتی عکس حضرت آقا روی صفحه ی گوشی یا کامپیوتر می گذارم، به اعتقاداتم توهین می کنند..

وقتی بی تابی مناطق جنوب را می کنم، بی تابی ام را به سخره می گیرند..

وقتی راهی مزار شهدا می شوم، می خندند به علاقه هایم..

وقتی در برابرشان بحث هم می کنم، جوابم را فحش می دهند..

وقتی میخواهم حرفی بزنم هم کاری می کنند که سکوت را برگزینم..

وقتی غصه ی غصه های امامت را میخوری،

غصه هایت را با حرف هایشان دو چندان می کنند..
و…
دیگر قلمم عاجز است از توصیفشان.

عجب جماعتی هستند این
جماعت …

و حال که اینگونه هستند، بگذار برایت بگویم که

همرنگ این جماعت شدن رسوا یت می کند…

حال که این جماعت را شناختی، بگذار قافیه ها را عوض کنیم…

خواهی نشوی همرنگ ، رسوا ی جماعت شو…
و
خواهی نشوی
رسوا ، همرنگ شهیدان شو

که رنگشان بی رنگی است…

 نظر دهید »

زمانی گریه کن که...

01 شهریور 1393 توسط احمدپور

 1 نظر

تو کجائی گل نرگس؟

23 مرداد 1393 توسط احمدپور

عصريك جمعه دلگير،دلم گفت بگويم بنويسم

كه چراعشق به انسان نرسيده است؟

چرا آب به گلدان نرسيده است؟

چرالحظه باران نرسيده است؟

…وهركسي كه در اين خشكي دوران به لبش جان نرسيده است،

به ايمان نرسيده است.

وغم عشق به پايان نرسيده است.

بگو حافظ دل خسته زشيرازبيايدبنويسدكه هنوزم كه هنوزاست،

چرايوسف گمگشته به كنعان نرسيده است؟

چراكلبه احزان به گلستان نرسيده است؟

دل عشق ترك خورد،گل زخم نمك خورد،زمين مرد،

خداوند گواه است،دلم چشم به راه است؛ ودرحسرت يك پلك نگاه است.

ولي حيف نصيبم فقط آه است و همين آه خدايا برسد كاش به جايي؛

برسد كاش صدايم به صدايي…

عصراين جمعه دلگير وجود توكناردل هربيدل آشفته شود حس،

توكجايي گل نرگس؟

 4 نظر

حجاب و خون شهدا

21 مرداد 1393 توسط احمدپور


خانم هاجر حسینی تحصیل کرده ی رشته ی ارتباطات در آمریکا می گوید:

زن ایرانی امنیت ویژه ای دارد که این نعمت را به نظر من ,خون شهدا فراهم کرده است,در

حالی که برای رسیدن به چنین امنیتی در دنیا باید مبارزه کرد.

سفرهای گوناگونی را به کشورهای امریکا،ایتالیا و اروپا و امریکای لاتین داشته ام و این امنیت

را تنها در ایران با تمام وجود حس کرده ام. زنان مسلمان در سراسر جهان باید چنین امنیتی

داشته باشند.

امنیتی که حجاب به آنها می دهد

 نظر دهید »

به آغوش کوچک من بیا

14 مرداد 1393 توسط احمدپور

 

وقتی آسمان این همه بخیل است
وقتی ابرها ناخن خشكی می كنند


اغوش گرم تو, زیباترین مطالب خواندنی


وقتی دست هایی كه باید سایبان مهربانی ات باشند، اینهمه كوتاهند


اغوش گرم تو, زیباترین مطالب خواندنی


وقتی شاخه های بهار تا دیوار خانه تو نمی رسند
وقتی گردبادهای گریز در چشم هایت قدم می زنند


اغوش گرم تو, زیباترین مطالب خواندنی


به سراغ دست های من بیا
به آغوش من كه برایت همیشه گرم است …
عزیز من! این آغوش هر چند كوچك، ولی برای تو یك دنیا جا دارد.


اغوش گرم تو, زیباترین مطالب خواندنی


این آغوش هرچند كوچك،
ولی می تواند سرمای ترسی كه در جانت بیتوته كرده است
را به تابستانی ترین ظهر ممكن برساند.
وقتی “گل ها فقط برای دیدن تو چانه نمی زنند” و كسی نیست كه برایت زنده بماند و زندگی كند


اغوش گرم تو, زیباترین مطالب خواندنی


وقتی ثانیه های حیات، سال اند، وقتی مرگ در دو قدمی ما نفس می كشد و جوان می شود
وقتی دار و ندار جهان به پای اسلحه هایی می ریزد كه فقط بلدند آدم بكشند؛


اغوش گرم تو, زیباترین مطالب خواندنی


به آغوش من بیا …
به این مطمئن ترین مكان دنیا كه برای تو می تواند جان پناهی باشد.
چرا كه عاقلان دنیا! سرپناهت را به موشك گرفتند و بازی های كودكانه ات را ناتمام گذاشتند.


اغوش گرم تو, زیباترین مطالب خواندنی


عزیز من! من شاید كوچك باشم؛
شاید دست های من برای به آغوش كشیدنت كوتاه باشد.
ولی دلم به اندازه تمام تابستان های تاریخ گرم است و آغوشم مطمئن ترین جا برای توست.


اغوش گرم تو, زیباترین مطالب خواندنی


به آغوش من بیا و آرام بگیر …
از این همه صدای مسلسل هایی كه در تاریخ راه می روند و گوش جغرافیا را كر كرده اند.


اغوش گرم تو, زیباترین مطالب خواندنی


به آغوش من از نگاه های هیز مردانی كه چشم هایشان روی شكمشان باد كرده است و لبخند می زنند تا دندان های كرم خورده شان را به زنان روی دیوار نشان دهند.

عزیز من، خواهركم، مطمئن ترین و گرم ترین
نقطه جغرافیا آغوش كوچك من است كه برادر بزرگ توام.

اغوش گرم تو, زیباترین مطالب خواندنی

 3 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 65
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

جان بی جمال جانان میل جهان ندارد

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • انتظار
  • احکام
  • اخلاق
  • آقای من
  • روایت عشق
  • گوهر حجاب
  • تلنگر
  • ایام الله
  • حدیث باران
  • نیایش
  • مردان آسماني
  • کلام مولا
  • کتاب زندگی
  • ویژه شهادت
  • ویژه ولادت
  • داروخانه معنوی
  • برگ سبز

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آمار

  • امروز: 27
  • دیروز: 5
  • 7 روز قبل: 273
  • 1 ماه قبل: 1145
  • کل بازدیدها: 80534

جان بی جمال جانان میل جهان ندارد

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس